English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3454 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
deferred exit U انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
asynchronous U انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
activity time U مدت زمانی که شروع و ختم هرفعالیت در یک شبکه اجرائی مشخص میکند
alerted U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
alert U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
alerts U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
input U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
inputted U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
machines U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
location U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند
machine U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machined U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
locations U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
analogue U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
million instructions per second U اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
time division multiplexing U انتقال چندتایی زمانی
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
Ultimedia U موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند
timed U ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
time U ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
times U ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
descriptor U کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
bi directional U انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
internal U زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
identity U عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود
identities U عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود
word U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
wraparound U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word wrap U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
worded U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
phenomenally U حادثهای
phenomenal U حادثهای
run duration U مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
accumulation U [مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
proxy agent U نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
frequency shift keying U روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
foreseeable U قابل پیش بینی
predictably U قابل پیش بینی
sensible U قابل پیش بینی
predictable U قابل پیش بینی
simultaneity U زمانی که CPU و بخشهای ورودی و خروجی کامپیوتر می توانند داده یا کاری را همزمان کنترل کنند
MTF U متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
uptime U مدت زمانی که یک وسیله کار میکند و خطا ندارد.
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
transmissive U قابل انتقال
alienable U قابل انتقال
conductible U قابل انتقال
portable U قابل انتقال
open cheque U چک قابل انتقال
removable U قابل انتقال
negotiated U قابل انتقال
conveyable U قابل انتقال
negotiating U قابل انتقال
descendible U قابل انتقال
negotiate U قابل انتقال
negotiates U قابل انتقال
negotiable U قابل انتقال
transferable U قابل انتقال
demountable U قابل انتقال
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
key کلیدی که ورودیهای یک رکورد را مشخص میکند
circle of influence U دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
expectational inflation U تورم قابل پیش بینی
unpredictable U غیر قابل پیش بینی
random U قابل پیش بینی نیست
indeterminate system U آن قابل پیش بینی نیست
randomly U قابل پیش بینی نیست
unforeseeable U غیر قابل پیش بینی
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
portable program U برنامه قابل انتقال
irremovable U غیر قابل انتقال
transmissable rights U حقوق قابل انتقال
non transferable U غیر قابل انتقال
transferable credit U اعتبار قابل انتقال
shiftable U قابل تعویض یا انتقال
transferable credit U اعتباراسنادی قابل انتقال
negotiable papers U اوراق قابل انتقال
negotiable instrument U سند قابل انتقال
assignable credit U اعتبار قابل انتقال
built in U غیر قابل انتقال
hook U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hooks U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
cycles U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycled U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
object U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
column U خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
boundaries U علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
indirect objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
direct objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
columns U خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objecting U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
boundary U علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
objected U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
dd name U برچسبی که دستور تعریف خاصی را مشخص میکند
software U که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
tabs U کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
tab U کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
category wiring U که نوع کابل ها و سیمهای شبکه را مشخص میکند
subprogram U زیربرنامه
random number U شمارهای که قابل پیش بینی نیست
unpredictable factors U عوامل غیر قابل پیش بینی
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
inputted U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
refresh U مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshed U مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
elapsed time U زمانی که کاربر برای انجام کاری روی کامپیوتر صرف میکند
refreshes U مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
inalienably U بطور غیر قابل انتقال
removable mass storage U انباره انبوه قابل انتقال
transferable securities U اوراق بهادار قابل انتقال
inheritable U میراث بردنی قابل انتقال
movable support U تکیه گاه قابل انتقال
transferable commercial instrument U اوراق تجارتی قابل انتقال
preclinical U وابسته به زمانی که بیماری از نظر بالینی قابل تشخیص نشده باشد
ansi U برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند
knowledge U دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
hairy <idiom> U غیر قابل پیش بینی [اصطلاح روزمره]
dicey <idiom> U غیر قابل پیش بینی [اصطلاح روزمره]
seek U زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeking U زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeks U زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
formats U 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
format U 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
commercial paper U اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
removable storage media U رسانههای ذخیره سازی قابل انتقال
vectored interrupt U سیگنال وقفه که پردازنده را به یک تابع در آدرس مشخص هدایت میکند
ringer equivalence number U شمارهای که باریک وسیله روی شبکه تلفن را مشخص میکند
input output table U بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
optical U وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
ocr U وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
effective U آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
act of God U حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
acts of God U حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
You never can tell . U کار دنیا است ( قابل پیش بینی نیست )
linked subroutine U زیربرنامه پیوند یافته
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
directors U نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
director U نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
asynchronous transmission U اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
dial in modem U مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
controllable U قابل کنترل
floating U پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
form U کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
op code U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
forms U کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
operation U بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند
formed U کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
vorticel U جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
hit-and-run <idiom> U حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
i/o U اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترل امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
baud rate U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
input/output U مدیریت و کنترل میکند
rambunctious U غیر قابل کنترل
incontrollable U غیر قابل کنترل
arithmetic U دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
Internet U - بیت یکتا که کامپیوترهایی که می خواهند به شبکه TCP/IP وصل شوند را مشخص میکند
format U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
users U رکوردی که کاربر را مشخص میکند و حاوی کلمه رمز آن و حقوق دستیابی آن است
topology U که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
formats U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
floating U نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
Recent search history Forum search
1frangible
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1چیزی که عوض داره گله نداره
1The more you care
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1confinement factor
1I am good with figures,how about you?
1She is choosing to look at bright side of the situation.
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com